باران امید | ||
خدایا از من دور نیستی که به دور دست ها بنگرم از دیده ام نرفته ای که دیدنت را آرزو کنم پنهان نبوده ای که برای پیدا کردنت از پای در آیم با همه نا پیدایی در همه جا پیدایی الهی خود را فراموش کرده ام که به یاد تو باشم از دیگران گسسته ام که به تو بپیوندم تو را در آیئنه چشمانم می بینم در پرده پندارم در جای جای وجودم در محراب سینه ام در کعبه ام الهی تو درجویبار رگهایم جریان داری در همه نفسهایم جاری هستی در شگفتیهای وجودم بودنت را به تما شا گذاشته ای هر نگاهم تو را آیئنه داری می کند و هر طپش دلم تو را فریاد می زند خدایادر کعبه چرا؟ تو در دیده منی سر گشتگی در بادیه ها چرا؟ تو در دل منی در بی سوئی ها و بی کرانگی ها چرا؟ نو در جان منی ... [ یکشنبه 90/6/13 ] [ 1:53 عصر ] [ رضا ]
| ||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |